یکی از مواردی که در طراحی سایت کمتر مورد توجه قرار میگیره زیبایی و کاربر پسند بودن سایت است.
کاربرپسند بودن سایت
کاربرپسند بودن به این معنی است که مخاطب سایت به سادگی بتواند مطلبی را که مورد نظرش است را پیدا کند. همچنین فرآیندهایی که سایت دارد را به راحتی انجام دهد. فرآیندهایی مثل پیدا کردن دکمه ها، پر کردن فرمها و مواردی از این قبیل. به عنوان مثال وقتی شما وارد یک سایت فروشگاه کتاب می شوید اول باید بتوانید کتاب مورد نظرتون رو به سادگی پیدا کنید. دسته بندی کتابها بر اساس نام نویسنده و دسته بندی موضوعی کار را برای شما ساده میکند. داشتن گزینه جستجو به شما کمک میکند در صورتی که کوچکترین اطلاعاتی از کتاب مورد نظرتون دارید بتوانید با یک جستجوی ساده آن را پیدا کنید.چندی پیش یکی از تولید کنندگان کابینت و دکوراسیون داخلی با ما تماس گرفت و گفت رتبه خوبی در گوگل دارد و تقریبا روزی ۸۰۰ نفر به سایتش می آیند و هر نفر به طور میانگین بیش از ۳ صفحه را در سایت باز میکند اما هیچ تماسی تا کنون با او گرفته نشده! همانطور که تلفن دستم بود سایتش را باز کردم و دیدم اطلاعات خیلی خوبی روی سایتش است اما در نگاه اول اصلا من نمیتونم حدس بزنم که چه کاری را آنها برای مشتری انجام میدهند. پس هر چند که کاربر اطلاعات زیادی از این سایت به دست میاورد اما صاحب سایت نمیتواند به اهدافش برسد. طراحان سایت کم تجربه معمولا دچار چنین اشتباهاتی میشوند و گاهی یک مورد نظیر رتبه بالا آوردن در موتور جستجو را چنان مهم جلوه میدهند که فراموش میکنند این سایت قرار است برای مشتری طراحی شود نه گوگل.به طور کلی برای رسیدن به بالاترین سطح کاربرپسند بودن مراحل زیر را پیشنهاد میکنم:
۱٫ پیش بینی رفتار کاربر در سایت
یکی از ساده ترین روشها این است که خودمان را جای یک کاربر نسبتا مبتدی بذاریم و فرآیندهای سایت رو یک بار چک کنیم. حدس بزنیم کاربر به چه چیزهایی نیاز دارد و کجا دنبال آنها میگردد. آیا گزینه ها آنقدر در دسترس و شفاف هستند که کاربر به سادگی آنها را پیدا کند؟
۲٫ بازخورد گیری از کاربران در سایت
امکان بازخوردگیری باید در سایت فراهم باشد تا کاربر درصورتی که به مشکلی برخورد بتواند با شما به سادهترین روش ممکن در تماس باشد. حتی میتوانیم از نظرسنجیهایی به این منظور استفاده کنیم.هرچه ارتباط بهتری با مشتریان داشته باشیم میتوانیم بیشتر به خواسته های مشتری دست یابیم و سایتمان را کاربرپسندتر کنیم.
۳٫ استراتژی محتوا
کاربر چه محتوایی نیاز دارد تا به آن چیزی که ما میخواهیم نزدیک شود. در اینجا نکاتی که اهمیت دارد به شرح زیر است:
- چه محتوایی:
باید بتوانیم حدس بزنیم و در بازخوردگیریها به نتیجه برسیم که کاربر به چه محتوایی نیاز دارد. ممکن است اطلاعات تخصصی و فنی را از شما بخواهد و یا نظرات سایرین را مایل باشد بداند. - چه قالبی
قالب محتوا اهمیت زیادی دارد. شما میتوانید حدس بزنید که مشتری تمایل دارد محتوا را روی یک صفحه وب بخواند، روی یک فایل پی دی اف دریافت کند. تصاویری را از محصول یا خدمات شما ببیند و یا در یک فایل صوتی توضیحات را بشنود و یا به صورت ویدئو محتوا را تماشا کند. - توسط چه کسی
آیا مشتری دوست دارد محتوای تولید شده شما را ببینید یا میخواهد نظرات و گفتگوهای کاربران دیگر سایت شما را ببیند؟ - چینش محتوا
اینکه محتوا کجا باشد اهمیت زیادی دارد. چینش محتوا میتواند در تصمیم گیری مخاطب نقش مهمی را ایفا کند.
زیبایی سایت و کارهای خاص
گاهی طراحان سایت تصمیم میگیرند دانش و هنرشان را تمام و کمال به شما نمایش دهند. کارهای فریبنده و زیبا اما به دور از استانداردهای طراحی وب. مثلا استفاده از متحرک سازی با استفاده از نرم افزار «فلش» میتواند از باز شدن سایت شما در برخی از مرورگرها جلوگیری کند.
ممکن است سایت روی کامپیوتر خیلی زیبا نمایش داده شود اما روی موبایل مشکل داشته باشد. ممکن است سایت زیبایی باشد اما دست شما را در استراتژی محتوا ببندد. یا موتورهای جستجو فناوری های سایت شما را نپسندند و رتبه پایینی به سایت شما بدهند. برخلاف برخی از همکاران، ما سعی میکنیم بین زیبایی، جلوههای خاص و کاربری سایت تعادل برقرار شود تا سایتی که برای شما طراحی میشود هم زیبا باشد و هم کاربر درآن با مشکل خاصی مواجه نشده و از سوی دیگر استانداردهای طراحی سایت رعایت شود.